1

مثل این کامپیوتر قدیمی ها شدم. زیاد هنگ می کنم. فنم شروع می کنه به سر و صدا و به نظر میاد برنامه هایی که در حال اجرا هستند متناسب با توانایی پردازش من نیستند. همزمان گذاشتم یه سری چیز ران بشه و اون ور مثلن یه بازی هم در حال اجرایه! هی مجبور می شم ری‌استارت کنم و همه زحمت هام هدر می شه.

نیاز هست که این کامپیوتر ارتقا پیدا کنه. رم و سی پی یو وکارت گرافیک متناسبی نداره! یعنی شاید پیش از این خیلی نیاز به کارت گرافیک نداشتم و رم و سی پی یو ام هم کارام رو راه می انداختن ولی الان متنوع تر شده موضوعات پیش رو و نیاز به پردازش های دیگه هم هست! کارت گرافیکم پایینه و همین میشه که این مشکلات پیش میاد!

2

موضوع دیگه توانایی به تاخیر انداختن خواسته ها یا همون delayed gratifiction ئه. این توانایی برای من در حال حاضر از هر زمان دیگه ای کمتره. نمی دونم چجوری دوباره این مهارت رو در خودم تقویت کنم. خیلی فکر کردم سعی می کنم هم کارهایی کنم که یواش یواش اراده ام زیاد بشه ولی یهو این زنجیره شکسته می شه و من داغون می شم.

3

همه مشکلات از ترسه. از آینده مبهمی که پیش رومون هست. من واقعن می ترسم. پنیک کردم. از کرونا و این که تا ابد همینجوری باشه اوضاع می ترسم. از مشکلات اقتصادی، اجتماعی، ی و . که پیش روی این تیکه از زمین در روزهای پیش رو هستند، می ترسم.

می ترسم دیگه هیچ شوقی نداشته باشم. می ترسم روزام معمولی بشن. می ترسم بدون عشق از خواب پا شم. می ترسم این یک سال اخیری که گذروندم یه پیش نمایشی از زندگی چند ده سال آیندم باشه.

4

با این حال من کمی هم امیدوارم. می خوام از همین الان الان همه تلاشم رو بکنم. می خوام تا جایی که می تونم به این جبر غلبه کنم. محمد می گفت من اگه این همه درس بخونم و تیزهوشان قبول نشم چی؟! بهش می گفتم اگه تلاش نکنی که معلومه قبول نمی شی! پس بیا تلاشو رو لااقل بکنیم!

فقط تنها نکته ای که می مونه اینه که حرف های محمدرضا به میلاد رو فراموش نکنم.

اینکه آگاهانه افکارم رو کنترل کنم و اجازه ندم بیشتر از یکی دو پله جلو برن. مراقب باشم که سلسله رویداد های مثبت رو به صورت زنجیره ای ناشی از رخ دادن اتفاق فلان نچینم چرا که که اگر اون اتفاق رخ نده، به اندازه رخ ندادن اون رویداد آسیب نمی بینم که به اندازه تمام رویدادهای بعدی که در ذهن خودم چیدم و فکر می کنم اونها هم دیگه رخ نمی دن، آسیب می بینم.

5

دارم کتاب اضطراب منزلت آلن دوباتن رو می خونم. تو همین چند ده صفحه ای که خوندم، نکاتی رو هایلایت کردم که خیلی مهم ان. قطعن باید بیشتر فکر کنم به قسمت هایی که هایلایت کردم.

6

عقل و عشق از شادمهر

پراکنده گویی های روزمره 11

پراکنده گویی های روزمره 10

پراکنده گویی های روزمره 9

رو ,کنم ,پیش ,ترسم ,هم ,حال ,می ترسم ,می کنم ,در حال ,می شم ,کنم و

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

اهورا ویژن تاسیسات ساختمان آموزش و راهکارهای آن به سوپر فود دکتر خلخالی خوش آمدید کسب و کار آنلاین تور آسیا Green willow دانلود کتاب زمینه روانشناسی هیلگارد و اتکینسون فارسی لیس,لیس گپ,لیس چت,لیسگپ,گپ لیس,لیس و چت,استاد,استاد گپ,استاد چت,میخک چت,چت میخک دیزنی لند مجتبی قیطاسوند وکیل پایه یک دادگستری شهرستان الیگودرز وکیل برتر سال